#دختر_آبشار_پارت_3
میفهمین که نمره کم بیارم منو مثله سگ میزنه هعی
تو فکر بودم و نفهمیدم کی رسیدم دم خونمون ، درو با کلید باز کردم و رفتم داخل .
من:- اهالی خونه کجایین گل پسرتون برگشته الو کسی هست !؟
آیلین( دختر خالمه، خیلیم ازش بدم میاد ) :- ارتین جون مامان اینا و خاله با هم رفتن بازار
بده به من کتتو .
خیلی خشک گفتم :- نه نیاز نیست .
یه نگاه به تیپش کردم یه تاپ بندی یقه باز قرمز با دامن تا بالای رونش و یه ارایش خیلی
جیغ! مثلا میخواد منو از راه بدر کنه ..هه
ایلین:- ارتین عشقم
عشقم رو اینقدر کشید که داشتم بالا میاوردم ؛ یه نگاه بهش کردم دستشو نواز گرانه رو
صورتم میکشید و تو چشام زل زده بود داشت صورتشو میاورد نزدیک تر که یک دفعه.
نیوشا
ای الهی بگم چی نشی المیرا نفسم بند اومد ، ایش محکم زدم به کمرش .
المیرا:- هوی چته وحشی ؟!
من:- برو گمشو جلو چشام نبینمت وگرنه جوری میزنمت که دندونات بریزه تو دهنت .
المیرا
romangram.com | @romangram_com