#دلی_نمونده_بشکنی_پارت_5
پوزخند روی لبش عمیق تر شد و من سریع به سمت کیفم جست زدم و اجاره نامه پیداکردم و برگشتم پاکت مشاور املاک باز کردم و نام صاحب خونه و بلند خوندم
-شیرین معید فرزند شهاب الدین به شماره شناسنامه
صدای عصبی مرد مانع خوندنم شد
-بسه نمیخواد بخونی فهمیدم
با دستش موهاش کشید و انگار با خودش حرف بزنه زمزمه کرد
-میدونم چی به روزت بیارم شیرین به اجازه کی خونه منو اجاره داده این دختره بیشعور راست میگن نمیشه این دوره به کسی اعتماد کردا
طول و عرض اتاق قدم زد و باز به سمت من برگشت
-کدوم بنگاه
- کمالی
-بپوش بریم
چشم قد توپ بسکتبال شد.جان؟مگه من نوکرشم اینجور دستور میده حضرت اقا
اخمهامو توهم کشیدم و گفتم
-اولا که باید بگین لطفا اگر امکانش هست همراه من بیایید بریم تکلیف روشن کنیم دوما دلیلی نمیبینم باشما جایی بیام سوما حالا که روتون کم شد و فهمیدین شیرین جونتون جا شما خونه کرایه داده لطفا رفع زحمت کنید وگرنه زنگ میزنم پلیسا
romangram.com | @romangram_com