#دلی_نمونده_بشکنی_پارت_49

مشتی به بازوی یخ زده اش کوبیدم و گفتم

. متوجه شدم خیلی بی جنبه ای دیگه ازت تعریف نمیکنم

خندید و از جا بلند شد و زیر تخت خم شد و یه قاب عکس شکسته رو بیرون کشید و به دستم داد

اینم عکس آیرا ... نگاه کن ببین با سلایقت سازگاره یا نه

قاب رو ازش گرفتم و بهش خیره شدم توی عکس برادرش دختر قد بلندی رو که پیرهن آبی تن کرده بود رو بغل گرفته بود موهای دختر رو باد تا روی گردن برادرش کشیده بود و سر آیرین توی گردن دختر فرو رفته بود و انگار گردنش رو میبوسید چشمهای دختر توی عکس بسته بود اما از حالت چهره اش میشد فهمید که دختر خوشگلی بود

صدای شیطون آدرین به گوشم رسید

. نگفتی آیرا شبیه کدوم خواننده است

دوباره به دختر نگاه کردم موهای لخت و بلند عسلی رنگ صورت گرد و بینی عروسکی که معلوم بود عمل شده است و لبهای کوچکی که با بینی اش همخونی داشت

. شبیه هیچ کس ... خدایی که چهره خاصی داره مثلش تا حالا زیاد دیدم و ندیدم

خندید و به شوخی گفت

. خب پس کارت سخت شد

حرصی آلبوم کنار دستم رو به سمتش پرت کردم اما اینبار آلبوم از بدنش رد شد و کمی اونورتر به زمین افتاد

بعد از یه خواب طولانی بیشترین چیزی که می چسبید یه بیتوته طولانی مدت بود و بالاخره وقتی از خوابیدن خسته شدم از جا بلند شدم و اینبار بجای دراز کشیدن روی تخت نشستم از طبقه پایین صدای تلویزیون میومد و این نشون میداد آدرین زودتر از من از خواب بیدار شده ... آها راستی یادم رفته بود اون کلا نمیخوابه

romangram.com | @romangram_com