#درگیرت_شدم_پارت_30
روی تخت نشستم.
دکوراسیون اتاق بنفش و سفیده. دیواراش سفیده و سقفش بنفشه. یه کمد
دیواری هم که بنفشه، سمته چپه، کنارش هم یه میز توالت سفیده. وسط
اتاق هم یه تخته سفید بنفشه که من الان روش چهار طاق نشستم. سمته
راستم که دوتا دره.بلند شدم رفتم دره اولیو باز کردم که با حموم دستشویی روبه رو شدم.
دره بعدی هم که معلومه چیه.
از ترکیبش خوشم اومد، قابل تحمله.
راستی اون پاکته هم که نیست پس دسته هومن بیشرفه.
خب حالا برم یه ذره دادوبیداد کنم تا اینا بیان.
رفتم به دره اتاق کوبیدم و داد زدم: آهای کسی اینجا نیستتتتتت؟؟
صدامو داریدددددد؟؟آیییییییی نسیم سحرییییییی....
_هان چرا صدای نکرتو انداختی تو سرت؟؟
یه صدای زمخته خشن از بیرون اومد، پشت بندش هم در باز شد.
یا جد سادات! این که ادم نیست، غوله. چرا انقدر گندس؟! والا الان فیل
و فنجونیم.
_خب من وقتی بِهوش اومدم دیدم در اتاق قفله باید چیکار میکردم؟؟؟
اصلا الان باید چیکار کنم؟؟_فعلا همینجا میمونی. هروقت که اقا صلاح دونستن میری پیششون،
فهمیدی؟؟
romangram.com | @romangram_com