#درگیرت_شدم_پارت_153
_من دیگه برم خیلی وقته توی دستشویی ام ممکنه شک کنن.
_برو، مواظب باش.
و قبل از اینکه جوابشو بدم قطع کرد.
شمارشو پاک کردمو تا خواستم برم بیرون گوشیم توی دستم لرزید.
به صفحه ی گوشیم که اسم پرهام روش خودنمایی میکرد نگاه کردم.
با کمی ذوق تماسو وصل کردم.
_الو پرهام.
_علیک سلام خانوم فراموشکار.
_سلام جناب صبوری. حالا واسه چی زنگ زدی؟
_یادم رفت.اهان اهان. به کی زنگ زدی الان؟!
برای اذیت کردنش گفتم: دونستنش مهمه؟!
با حرفی که زد قشنگ ضایعم کردو بادم خوابید.
_نه مهم نیست محض کنجکاوی پرسیدم.
با حرص باشه ای گفتم که ریز ریز خندید.
_خب حالا بگو به کی زنگ زدی؟
لجبازیو کنار گذاشتم و گفتم: به بر.... سرگرد. بعد از اینکه کلی
سرزنشم کرد، قبول کرد ماموریتو ادامه بدم. بهشم گفتم که میخوای
باهاش حرف بزنی گفتش که خوش هماهنگ میکنه.
romangram.com | @romangram_com