#دردسر_پارت_70
محکوم شدم چون درک نشدم
فقط ترد شدم .....
یه روز تکراری دیگه
پشت شیشه ایستادم
این صبح برای خیلی ها زیبا میشه و برای من .
تلخ ..
روی تخت نشستم .
اهنگ همیشگیم رو گذاشتم و نخ بعدی سیگارم رو روشن کردم
میگن دختر نباید سیگار بکشه ولی درد رو میتونه بکشه .
پوزخندی زدم .
درد ازاده و سیگار نه
خندیدم .چند ساعتی میشد با خودم خلوت کرده بودم
رویا چند بار بهم سر زد و برام غذا و اب اورد و رفت
دوباره صدای درو شنیدم بدونه اینکه نگاهمو از دیوار بگیرم صدای قدماش رو گوش میدادم و بلاخره نشستنش روی صندلی کنار تخت .
romangram.com | @romangram_com