#دردسر_پارت_188

-نگار شام چی داریم؟

نگاه تندی به رویا کردم و گفتم

-کوفت پلو با قیمه مرض جان .

-صدبار گفتم از رژیمت چیزی واسه من نپز . ولی ادم نمیشی که ادم نمیشی ..

ته خیار دستمو کوبیدم تو سرش و از روی مبل بلند شدم .

انگشتامو صدا دادم و بی توجه به اخ و اوخ رویا به سمت اشپزخونه رفتم

نگاهی به یخچال کردم که صدای رویا بلند شد .از بالای در یخچال نگاهی به صورت مظلومش کردم

-نگار جونم ؟

-خفه شو پول ندارم

با تعجب نگاهم کرد و نالید

-دستمو خوندی

خندیدم

-بچه ای هنوز .من یه سیره و شخصیت شناسی از تو میتونم وارد بازار کنم .چقدری میخوای؟

-موخوام

-لحن حرف زدنتو درست کن یاد خر میوفتم وقتی اب نداره


romangram.com | @romangram_com