#دردسر_پارت_182

معنیش چی بود؟

صدای زنگ تلفنم از جا پروندم

گوشیو برداشتم و جواب دادم

-جانم عرفان

-نگار خودتو برسون .

-عرفان چی شده؟

-نگار عجله کن .

از جا بلند شدم و گوشی به دست دویدم سمت خروجی

-خانوم کریمی به رئیس بگید موضوع حساسی بود .بقیشو خودش میدونه

پله هارو دوتا یکی کردم و سوار ماشینم شدم

نمیدونم گوشی و کی قطع کردم اما فقط میروندم

دوباره با عرفان تماس گرفتم

-چی شده عرفان . بیام کجا؟

-بیا خونم

به سرعت خودمو رسوندم و دویدم به سمت در و زنگ زدم


romangram.com | @romangram_com