#دردسر_پارت_104

پشت میزم نشستم و به کارام رسیدگی کردم .

منتظرم باش ...



(باران)



خندیدمو شونه به شونه داخل شدیم

هوا روبه تاریکی بود .

-خب چی سوار میشی؟

سرمو انداختم پایین و گفتم:

-هیچی

-پس میترسی ...

-نه نگرانم تو بترسی.



چپ چپ نگاهم کرد و گفت :

-منو ترس؟؟؟


romangram.com | @romangram_com