#درنده_ولارینال_پارت_118
- فکرش رو هم نکن بریان .
بریان بی اهمیت به او ادامه داد :
- از مرز رد میشیم ... از دنیای انسانها دور می زنیم و وارد سالاریال میشیم . مرز روهان تنها مرز ورود به سرزمین آدم هاست .
الویس نگاهش را به آیدن دوخت :
- تو واقعا می خوای دوباره اونجا رو ببینی ؟
آیدن نفس عمیقی کشید :
- فکر می کردم دیگه هیچ وقت نبینمش .
الویس پرسید :
- ما دیگه تو انگلستان نیستیم آیدن ... ولارینال خیلی دور تر از دورهامه ...
- می دونم عمو الویس .. می دونم .
الویس سرش را پایین انداخت و آیدن ادامه داد :
- من ، بریان و راجر به سالاریال می ریم . الویس ... تو و ملیساندرا رهبری رو بر عهده می گیرین البته با مشورت استاد تئون و سالار .
سالار و تئون با سر اطاعت کردند اما ملیساندرا اعتراض کرد :
- اما باهاتون میام . من اینجا نمی مونم .. شما می خواین از دنیای آدما رد بشین ... یادت نرفته که چه قولی بهم دادی ؟
آیدن گفت :
- قرار بود بعد از اینکه جنگ تموم شد و اوضاع آروم شد ..
romangram.com | @romangram_com