#درنده_ولارینال_پارت_100
روهان با دلخوری گفت :
- و مردم غرب توی این هفت سال مدام ارادتشون رو به اینجا نشون دادن ... با تلاش برای ورود به قلمرو من ... اما خب امنیت اینجا سالهاست تامین شده .
آیدن پرسید :
- اونا هنوز می خوان جهان علم رو تصرف کنن ؟
بریان پاسخ داد :
- از اولش برای همین می جنگیدن . منتهی فقط دو راه دارن ... یکی اینجا و یکی دیگه حمله به سالاریال و استفاده از اون مرز ها .
آیدن اخم کرد . حالا می توانست دلایل دیگر اصرار آدریان به حفظ روابط حسنه با کاستار را درک کند . دلایلی که آدریان هرگز برای آیدن عنوان نکرده بود . تردید نداشت بخش عمده سیاست پشت ازدواج شیلا و آیدن مربوط به همین هدف همیشگی مردم غربی می شد . به حماقت و جهل خود لبخند تمسخر آمیزی زد . بریان به سمت آیدن یورش برد و گفت :
- داری از ترس وقت می کشی ؟
آیدن بلافاصله واکنش نشان داد . بریان با حرکاتی ظریف و به قول خودش ماهرانه ضربات مرگباری به آیدن می زد . شمشیرش به عنوان نخستین زخم بازوی آیدن را بن استخوان برید . آیدن از درد فریاد کشید و این بار خودش آغازگر مبارزه شد . بریان با چابکی ضربات مرگبار آیدن را جا می گذاشت و ضد حمله های دردآورتری نثارش می کرد . آیدن شمشیرش را به سمت صورت بریان زد و بریان بلافاصله با تیغه سلاحش مانع برخورد ، شمشیر به خود شد . نگاهشان به هم گره خورد . تصاویری مبهم از جلوی چشمان آیدن گذشت ، چشمانش را به هم فشرد اما نمی توانست مانع هجوم این تصاویر شود .
"
آیدن ( کرول ) می توانست بریان جوان را ببیند و آدریان و پرنس آیدن را که در زمین بزرگ سوارکاری ایستاده بودند . بریان و آیدن درست رو به روی هم در زره های سلطنتی ژست مبارزه به خود گرفته بودند . در حالی که آدریان چشم آبی این تصاویر روی یک کپه کاه نشسته بود و درحالی که سیب سرخی را گاز می زد با بی حوصگی مبارزه آن دو را نظاره می کرد . آدریان نگاهی به بریان انداخت و گفت :
- احمقانه اس ... همه می دونن آیدن قدرتمندتره . تو می بازی .
بریان کلاهخودش کنار آدریان پرت کرد و گفت :
- قدرت همیشه برنده نیست آدریان ... مهارت گاهی بیشتر موثره .
باد موهای بلند بریان را در هم ریخت . پرنس آیدن اخم کرد و در پاسخ به آدریان گفت :
- هدف این بازی که برد و باخت نیست ... قراره تمرین احمقانه پدر رو انجام بدیم .
romangram.com | @romangram_com