#در_تعقیب_شیطان_پارت_72


زودتر آماده شو باید بریم قلعه. بیشتر از این مخفی بودن جایز نیست. ممکنه ردمون رو بزنن.

- خب من چی باید بپوشم؟

ساسان چو جادوییش رو از جیبش در آورد و به طرفم گرفت و گفت: اتایر(Attire )

با گفتن این کلمه تموم لباسام تغییر کرد. یه ردای سفید روی مانتوم ظاهر شده بود که کلاهش تا روی بینیم رو می پوشوند و دامنه ی ردا روی زمین کشیده می شد. زیر ردا هم همون لباس های عادی خودم رو پوشیده بودم یه مانتوی سفید با یه شلوار جین آبی . و یه کتونی آل استار مشکی رنگ.

ساسان: این لباس فرم عمومی شماست. تموم تازه کارا اینا رو می پوشند وقتی گروه بندی شدید اون وقت لباساتون مطابق رنگ بندی گروهتون تغییر می کنه.

من: فقط همینا نیاز بود؟ چیز دیگهای لازم ندارم؟

- مثلا چی؟

- چه می دونم مثلا یه چوب جادو یا یه جغد نامه رسون یا یه جادوی پرنده؟

از حرفام پقی زد زیر خنده و گفت: اینارو جدی که نمیگی؟

- چرا اتفاقا جدی میگم.

- شوخی نکن بابا این چیزا رو فعلا نیاز نداری نوع ابزار های جادوییت بعد از گروه بندیت مشخص میشه دختر. فعلا بیا بریم که مراسم معارفه ی مدرسه ساعت نه شروع میشه.


romangram.com | @romangram_com