#در_جست_و_جوی_چهار_عنصر_پارت_80
فصل بیست و پنج: یک هشدار!
در باغ های شرقی شهر نشسته بودند، هر کسی یک گوشه نشسته بود و در حال تفکر بود. ناخوداگاه دست توی کیفش برد و کتابی با جلد سفید بیرون کشید.
تاریخچه ی سالازیا و گردن آویز!
حس می کرد ایندفعه که کتاب را باز کند با چیزی عجیب تر از همیشه مواجه می شود.
دست پیش برد و کتاب را باز کرد. چند لحظه که گذشت، مثل دفعه ی قبل انگار که نسیمی وزیده باشد صفحات کتاب شروع به ورق خوردن کرد و در صفحه ی آخر متوقف شد.
در صفحه ی روبه رویی گوهر باد ها، کلماتی جدید به رنگ طلایی روی صفحات کتاب نقش می بست و کم کم گسترش پیدا می کرد.
" گوهر آتش ، گوهر گرما و آتش ها و شراره هاست. این گوهر نیز یکی از گوهرانی است که سالازیا ی پاک، الهه چهار عنصر، از یکی از سرزمین ها به غنیمت آورد و با مجموعه کردن گوهر ها آن ها را به گردن آویزی جادویی تبدیل کرد. این گوهر سمبل قدرت است و یکی از گوهران خاص سرزمین آتش نیز هست، گوهران خاص گوهران آرامش هستند. یعنی این گوهر سمبل قدرت و آرامش است. این گوهر قابلیت دارد تا به کسانی که ضعیف ترین ها هستند نیرویی تازه و بسیار ببخشد. مانند گوهر باد ها این گوهر را هم فقط و فقط سالازیا و یا اینکه وارثش می تواند کنترل کند.
الهه ها جاودانه اند، جاودانه.
دقت کن.
مادر باز می گردد
به انتقام خون سیاه رنگ فرزندش باز می گردد.
خطاب به وارث، سیب ها راز ها را بر ملا می کنند. "
لحظه به لحظه گیج تر می شد.
کلمات توی ذهنش چرخ می خورد و بیشتر گیجش می کرد.
الهه ها...
romangram.com | @romangram_com