#در_انتظار_چیست_پارت_80
- خود سنجیدهتر میدانی که کم گناهکار نبودهای؛ لیکن خداوند سرنوشتی برای تو نوشته است که تنها الهگان از آن برخوردارند.
نگار لحظهای به فکر فرو رفت و گفت:
- منظورت از الهگان چیه؟
فرشته با نگاه زیرکانهای نگار را برانداز کرد و گفت:
- فرزند آدم! تو دیگر جز الهگان محسوب میشوی، دیگر یک انسان معمولی نیستی.
نگار گیج نگاهش کرد و گفت:
- چرا باید این اتفاق بیفته؟
- چراکه تو لیاقتش را داری.
نگار قدمی زد و اطراف را نظاره کرد:
- اینجا کجاست؟ نکنه بهشته؟!
- خیر. اینجا باغیست که مقربان الهی به آن راه مییابند.
نگار از حرکت ایستاد، به فکری عمیق فرو رفت. تمام آن سؤالهایی که همیشه در ذهن خود میپرواند تا اگر روزی با خدا ملاقات کرد بپرسد، به ذهنش هجوم آوردند. اخم کمرنگی به روی پیشانی نشاند و به صورت پر از مهر فرشته خیره شد:
romangram.com | @romangram_com