#دنسر_پارت_72


-اول باید کارتو ببینم. باید فوق العاده باشی نظرم عوض بشه.

حیف که تازه واردم، حیف که هنوز ثابت نشدم.... وگرنه همچین میشستمش میذاشتمش کنار که خودشم حال کنه. متأسفانه الان دست و بالم بسته ست.

خونسردی خودمو حفظ کردم و گفتم:

-قبول.

کیفمو انداختم کنار و ادامه دادم:

-کی؟

آهنگی رو پلی کرد و گفت:

-همین الان.

شونه ای بالا انداختم و سعی کردم تمرکزم رو بذارم روی آهنگ و روی ریتم برقصم. وقتی تموم شد موهامو از روی صورتم کنار زدم و گفتم:

-خب... نتیجه؟!

پسره درحالی که لبخند روز لبش بود گفت:

-برو تو اتاق هر لباسی که فکر میکنی به رقصت میادو بپوش و بیا.

این یعنی اوکی. چشمکی بهش زدم و دویدم توی اتاق. یه لباس مناسب انتخاب کردم و پوشیدم و رفتم بیرون. داشتم دنبال همون یارو میگشتم که یکی بازومو گرفت. خودش بود. منتظر نگاش کردم که گفت:


romangram.com | @romangram_com