#دنسر_پارت_50
-مامانـــــــی عاشقـــــــتمممم!!
محکم بغلش کردم که گفت:
-دیوونه سیگارو بنداز الان آتیشم میزنی...!!
سیگارو انداختم روی زمین و با خوشحالی پریدم روش!! بعد از یکسال آموزش های سخت و بی وقفه وقتی کاملاً حرفه ای شدم مامانی کارامو جور کرده بود که برم اونوَر بشم دَنسر!! وااای دارم به آرزوم میرسم!!
هنوز اون مهمونی مامانی رو یادمه که یک ماه بعد از شروع کلاسام گرفت. روی خیلی هارو کم کردم اما بازم بهتر از من وجود داشت. چون هم اعتماد به نفسم بالاتر رفته بود و هم رقصم به لطف لیئو و مریلین پیشرفته تر شده بود. الان که دیگه کارم حرف نداشت. این چیزایی بود که مدام از مری و لیئو میشنیدم.
romangram.com | @romangram_com