#دنسر_پارت_38






سری تکون دادم و رفتم سمت سالن. یه خانم و آقای جوون و خوشتیپ توی سالن نشسته بودن و با مامانی حرف میزدن. صدامو صاف کردم و بلند سلام دادم. اون دو نفر ایستادن و با لبخند جوابمو دادن.





مامانی: سلام. برو صبحانه تو بخور بعد بیا اینجا. کارت دارم.





-چشم.





وقتی قشنگ یه دل سیر صبحانه خوردم طبق گفته مامانی رفتم پیشش. روی یه مبل تک نفره نشستم و گفتم:




romangram.com | @romangram_com