#دنسر_پارت_137
-برو کنار میخوام موهامو درست کنم!
-اینجا؟!
-آره اینجا همه چیز هست حال ندارم ببرمشون اون اتاق. میخوای تو برو تو اتاق من آماده شو.
سشوارو روشن کردم و موهامو طوری درست کردم که اولش صاف بود و پاییناش پیچ میخورد. کارم که تموم شد دیدم بردیا همونجا دست به کمر ایستاده داره منو نگاه میکنه.... با لبخند از جام بلند شدم و گفتم:
-دکمه هاتم من باید ببندم؟؟
بدون اینکه منتظر جوابش باشم رفتم سمتش و مشغول بستن دکمه هاش شدم.
وقتی کارم تموم شد برای اینکه حواس خودمو پرت کنم رفتم سمت عطر هاش که به ردیف روی میزش چیده بود. همیشه عاشق عطر مردونه بودم. یکیشو برداشتم. بوش قوث العاده بود! بردمش سمت گردنم که بزنم که یهو صداش اومد:
-اوی اوووووی! اط اون نزنیا!!
اخمی کردم و گفتم:
-خسیس بدبخت!!
-گمشو بابا خسیس چیه!! بیا اینو ببند.
کراوات مشکیشو از دستش گرفتم و رفتم سمتش. همونطور که گره اش میدادم گفتم:
-اگه خسیسی نیست پس چیه؟
-آقا دلم نمیخواد بوی عطر مردونه بدی حرفیه!؟
romangram.com | @romangram_com