#دنسر_پارت_125

تو نفس هامی

خواب و رویامی تورو میخوام

بی تو هر لحظه

سرده وجودم

تو مثه معجزه بودی برام

حالا نوبت من بود. با شتاب سرمو از پشت بردیا بالا آوردم و تقریباً ایستاده بودم روی موتور. موهام توی باد تکون میخورد. سرمو آوردم پایین و بغل گوش بردیا شروع به خوندن کردم:

همه دنیامی

تو نفس هامی

خواب و رویامی تورو میخوام

بی تو هر لحظه

سرده وجودم

بردیا هم سرشو برگردوند عقب و بهم نگاه کرد و گفت:

-تو مثه معجزه بودی برام

باید همونجا پشت موتور میرقصیدم و این کارو سخت کرده بود. اما تعادلم رو حفظ کردم و حرکاتمو درست انجام دادم. قسمت بعدی هم این بود که بردیا نشسته بود روی موتور و من از دور میومدم و تکیه میدادم به موتور و با کلی عشوه شتری واسش آهنگو میخوندم:

romangram.com | @romangram_com