#دالیت_پارت_21
عليرضا خنديد و گفت:
-آره فکر کنم برميگرده به نژادم
-من اسم پسر دو اسمه دوست دارم مثل عليرضا،اميرعباس و..... دوست دارم
تنگ هر اسم پسري يه امير يا محمد بچسبونم
-ولي اسم من که نه محمد داره نه امير
-چون اگر من قرار بود پسري داشته باشم اون پسر از تويي بود که اسمت عليرضاست من اسم بچه هامو انتخاب کردم نه اسم آقامو
عليرضا عميق نگاهم کرد وقتي عميق بهم چشم مي دوخت انگار ته دلش برام مي سوخت بهش گفتم:
-عليرضا اگر با سمانه يه پسر داشتيد اسمشو ميذاري محمد سام؟اگر سمانه نذاشت به زور بذار،اينطوري اگه يه وقت با پسرت اومدي خونمون ميتونم بغلش کنم و توي خلوت ترين جاي قلبم بگم مي تونست پسر من و عليرضا باشه
عليرضا سري تکون داد وگفت:
-نگار،اگر برات يه شرايطي پيش بياد که ازدواج کني چيکار ميکني؟
-وقتي چهل سلام ميشه فقط ميتونم زن يه مرد شصت هفتاد ساله بشم که يا زنش مرده يا طلاقش داده،اونوقت اگر ايرادي ازم بگيره ميگم اگر قرار بود دوشيزه نگار فرخنده
مي بودم زن تو نمي شدم،تو همون بيست سال قبل شوهر مي کردم خنديدم و گفتم:
-کي مرده کي زنده؟من با کسي زير هيچ سقفي نميرم،خدا يکي يار يکي
سوار ماشين که شديم از کيفم يه سي دي درآوردم و عليرضا گفت:
-سي دي هم زدي؟
بهش نگاه کردم و گفتم:
-مي خواستم اين آهنگ رو باهات گوش بدم...
اولين آهنگو که پلي کردم گفتم:
-همشو به خاطر مفهومش رايت کردم
مي خوام در بزنم ببيني باز منو منو مي خوام بهت بگم جا گذاشتم دلمو دلمو
مي خوام سرزنش کنم دنيا رو مي خوام تمديد کنم فردامو بذار همه بدونن غممو غممو......
بذار پروانه شم دورت بگردم عزيزم عشقم برات بترسم از روزي که منو نداريو
ببخش از چيزايي که که من نداشتمو تو عشق واسه تو کم نگذاشتمو......
romangram.com | @romangram_com