#چشمان_سرد_پارت_170

همش اینوراونورمیچرخیدم وخودم روبه درودیوارمیکوبیدم

دوباره داشتم ازدردبیهوش میشدم که صداهایی روازبیرون شنیدم صداهامثل صدای تیراندازی بود

اماچنددقیقه بعدصدای دونفرکهتوی راه پله های زیرزمین میدویدن اومد

خودم روجمع کرده بودم دیگه حتی توانایی حفاظت ازخودم روهم نداشتم.وضعیتم خیلی داغون بودمیدونستم که چندتاازدنده هام شکسته چون نمیتونستم خودم روازحالت جمع تکون بدم دردش وحشتناک بودبدترازاون هم وضعیتی که توش گرفتارشدده بودم.خماریم نمیزاشت که بتونم مثل قبل حرکتی بکنم

دیگه کم مونده بودبزنم زیرگریه

باصدای دراتاقک که بازشدهه ایی کردم وبه زورخودم روعقب کشیدم اماتاسرم روبلندکردم ازچیزی که میدیدم کم مونده بودجیغ بزنم اماتوان همون هم نداشتم

فقط تونستم بگم

-آریا

وبعددوباره بیهوشی

.....

آریا





ازپله هاکه پایین رفتیم یه اتاقک اونجابودکه صدای ناله ظریفی ازاونجامیومدبه سرعت درروبازکردیم که دیدم آدم نحیفی بایه هه خودش روعقب کشیدوبعدهم سرش روبلندکرد

خیلی نحیف وزردرنگ بود

داشتیم باتعجب بهش نگاه میکردیم که باصدای اون که گفت

-آریا

به خودمون اومدیم

اول یه نگاه بهآرادانداختم وبعدهردومون به سمتش دویدیم که روی زمین بیهوش شده بود

خدای من این طنین بود؟نه باورم نمیشه!طنین من خیلی قوی تربوداین دخترنحیف وزردرنگ اصلابه طنین سرحال من نمیخورد

جلورفتم وازروی زمین بلندش کردم تابلندش کردم موهاش ازروی صورتش کناررفت ومن تونستم صورت قشنگش روکه حالابه شدت ضعیف وزردشده بودروببینم خودش بود.مگه میشدمن طنین روبااون موهاوابروی مشکی نشناسم بااین که چشماش بسته بودشناختمش دیدنش توی اون حالت قلبم روبه درآورد

-طنینم

توی ب*غ*لم گرفتمش که صدای ناله اش بلندشد

آراد-آروم آریا!ممکنه جاییش شکسته باشه.ازناله ای هم که میکنه مطمئنادنده هاش شکسته

-آراد!میبینی؟این اصلابه طنین شبیهه؟چه به سرش آوردن

-بهتره زودترببریمش بیمارستان آریا!اصلاحالش خوب نیست اگه حالش خوب بودبیهوش نمیشد

-باشه!

بعدهم فوراازروی زمین بلندشدم وزنگ زدم تایه برانکادربفرستن داخل اماچون برانکادررونمیشدآوردتوی زیرزمین آروم دستم روانداختم زیرزانوهاش وآروم بلندش کردم تادردنکشهئ امابازهم ناله خفیفی کرد

اینبارنتونستم طاقت بیارم وباتمام تلاشم یه قطره اشک ازچشمم چکید

آراد-آروم باش مرد!خداروشکرکه زنده پیداش کردیم حالش هم خوب میشه

romangram.com | @romangram_com