#چشمان_آتش_کشیده_پارت_94
- شارژت پيشته يوهان؟
بدون نگاه به دانکن گفت :
_ رديف چهارم
به جايي که گفت نگاه کردم.
- براي آنيدا ميخواستم برو بزن شارژ
به دانکن نگاه کوتاهي انداختم و رفتم طرف يوهان. شارژر کنارش بود. با مکث گوشيو زدم بهش که علامت شارژ روشن شد . خوبه هنوز سالمه.
- چيزي ميخوري آنيدا؟
با اينکه گرسنه بودم و صبحانهام چيزي نخورده بودم، گفتم :
_ نه ممنون.
سري تکون داد و از دري رو به روي مبل سه نفره بيرون رفت. لابد آشپزخونهاس.
romangram.com | @romangram_com