#بغض_ترانه_ام_مشو_پارت_2


ولي ... نرو

كنار اين بغض رهايم نكن

كنار اين سمفوني مرگ آور تدريج از من رد نشو

در آغوش اين ترانه مسكوت بي طاقتم نكن

من از دست رفته ام

بيگانه ام

شكست خورده ام

به انتهاي بودنم رسيده ام

دست رد نزن

دست رد كه بزني در يك طپش بي گمان نوستالژي گونه به باد سپرده مي شوم و روي دور برگردان بدبختي زندگي غلت مي خورم.

آغاز:

خنده هاي كشدار و پر از تزويرم ميشه تكرار مكررات و روي صورتم بساط پهن مي كنه و ميشه ضميمه سلامي كه چاپلوسانه و با سعي ای شگرف در صميمي نشون دادنش به سميه خانوم ميدم. انرژي مثبتي كه من صبح به صبح از جواباي پر و پيمون سميه خانوم مي گيرم واسه ساختن يه روز يه گردان آدم هم كفاف ميده. زيرلبي، زيرچشمي، زيرعينكي! والا بلا من لايق اين همه عزت و احترام پيچيده شده تو زرورق محبت نيستم سميه خانوم، به خجالت نكشون اين بنده حقيرو.

سميه خانوم ـ كار پيدا كردي؟ داره سر ماه ميشه، فكر اجاره خونت هستي؟

ـ شما نگران نباشين. زير سنگم كه باشه من اجاره شما رو تمام و كمال پرداخت مي كنم.

جوابي به مضحكي اين جواب تو عمرم نداشتم كه بدم. مگه سنگي هم هست كه زيرش يه مشت پول خوابيده باشه؟ اصلا اگه با همون فرض معروف محال باشه، من از كدوم گوري پيدا كنم اين سنگو؟ اصلا اگه باشه مگه ميشه كسي زودتر از من نرفته باشه سراغش؟ منم چت مي زنم. چت مي زنم و يه لبخند خل منشانه مي زنم به چت زدنم. چت مي زنم و بازم به ياد اجاره اي مي افتم كه بايد سر ماه كه موعد تموميش پونزده روزه پرداخت كنم. من با اين همه مشكل حق دارم كه چت بزنم.

در آهني رو پشت سرم آروم مي بندم تا صداي داد من عادت كرده سميه خانوم بلند نشه و يه مرحمتي به رفتگانم نكنه اول هفته اي تا غافلگير بشن. صداي زنگ موبايلم سوهاني ميشه و مغزمو مي تراشه. اين هم آهنگه كه اين گوشي داره؟ بيشتر شبيه سوت بلبلي قاسم، پسر بي كار سر كوچه س كه با ديدن هر جنس لطيفي يه دهن ميره تو كارش و آدمو تا دو روز دستشويي محتاج. يعني كيه؟ شايد مزاحمه، شايد اشتباهیه، شايد ...

دستم بعد از يه تجسس چند ثانيه اي توي كيف مشت شده بيرون مياد. مشتمو باز مي كنم و به شماره حك شده روي صفحه نگاه مي اندازم. رنديش چشم نوازه. رنديش به فكرم مي اندازه كه يه چند ميليوني بابتش رفته. رنديش به فكرم مي اندازه كه عمرا با همچين شماره اي مزاحم باشه. رنديش به فكرم مي اندازه عمرا ديگه از اين اشتباهيا به پست اين خط ناجور من بخوره. دستم روي اتصال تماس مي لغزه و گوشي مي چسبه به گوشم و از پس تار و پود مقنعه صدایی به گوشم می رسه.

ـ بله؟ بفرماييد.

romangram.com | @romangram_com