#بلو_پارت_20


-دهنتو باز میکنی یا ....

«ولم کرد کنارم زد و سرشو کرد توی ماشین و گوشیمو برداشت و گفت:»

-نگو میفهمم...

-ادای غیرتی هارو درنیار برای من، گوشیمو بده...

«دستامو دراز میکردم گوشیمو بگیرم و با دست دیگه ام قفسه ی سینه امو میگرفتم، ارسلان هم هی عقب عقب میرفت یا بهم پشت میکرد، عصبیم کرده بود، جیغ زدم:»

-ارســـــــلان.

صدای یه فیلم پخش شده توی گوشیم اومد، گوشثی رو آورد پایین، قد کشیدم ببینم چی رو نگاه میکنه... دیدم دوربین طرف عسل رفت، تا اومدم حرف بزنم اون یارو از پشت گرفتم و صدای جیغم توی فیلم افتاده بود، ارسلان نفسای بلند و عصبی میکشید. صدای جیغم انقدر توی فیلم بود که انگار هیچ صدایی جز صدای من شنیده نمیشد. یه کله جیغ میزدم:

-ولم کن عوضی، این کیه؟ کمک، ولم کــــــن.

جیغ بنفش میکشیدم، گوشی از دستم افتاده بود دیگه تاریکی رو گرفته بود.

نگاهم بالای تصویر افتاد، ای وای این LIVE بود!!! الان.... یا خدا...یا خدا....

گوشی رو از دستای مسخ شده ی ارسلان قاپ زدم و سریع از روی صفحه ام پاکش کردم...

-میشناختی؟

«سر بلند کردم، صداش چرا اینطوری شد؟ صورتش انگار ورم کرده بود، ازش ترسیدم و لبمو با زبون تر کردم و گفتم:»

romangram.com | @romangram_com