نوشته: حسن کریم پور
ناصر که خلبان است با مهین نوه عموی پدرش ازدواج می کند و در ماموریتی که به کشور عمان دارد کشته می شود. نادر برادر ناصر بر خلاف میل باطنی و با اصرار پدر و مادر با مهین ازدواج می کند. نادر که از زندگی با مهین احساس نارضایتی می کند با تلفنهای شیرین که از دوران دبیرستان عاشق او بوده به او متمایل می شود. مهین هم که متوجه این قضیه می شود #عاشقانه #اجتماعی
رمان های مشابه