رمان بی پروا نفس کشیدن

#بی_پروا_نفس_کشیدن_پارت_123

حالا که برق عشق تو نگاهت پیداست





همه چی آرومه من چقدر خوشحالم





پیشم هستی حالا به خودم می بالم





تو به من دل بستی از چشات معلومه





من چقدر خوشبختم همه چی آرومه

(همه چی ارومه ،حمید طالب زاده)

دریه فست فودی شیک پارک کرد باهم پیاده شدیمو رفتیم داخل..

اهنگ لایتی فصارو عاشقونه ترکرده بود این ارتانم داشت بانگاهش منودرسته قورت میداد..

الانه که بزنم توفرق سرش صدا سگ بده هاااا...

: هوی،؟

ارتان: چی؟

:گفتم هوی پسر نگات کجا میچرخهه؟

ارتان: بامنی؟

:نه په مگه به غیرتوکسیم هس؟

ارتان: خب مگه چی کردم؟دارم خانوم خوشگلمونگاه میکنم مگه جرمه؟ عیبه؟ گناهه؟

:معلومه من که زنت نیستم...

ارتان: ولی میشی عروس خونم...

: گفته باشم من فعلا نمی خوام عروسی کنم...

romangram.com | @romangram_com