#بی_هوا_دلسپردم_پارت_78


روهام:يک،دو،سه

منوشروين برديم شيواو روهام عقب موندن نفسم بنداومد

شروين:باريکلارهاخانوم

من:چيه خيال کردي ميبازم

شروين بالبخندحرص دراري گفت:راستشوبخواي آره

من باپام محکم کوبيدم تونشيمن گاهش

شروين:دختره پررو کرم نريز

من:دلم ميخواد

بعدم بدون توجه به اون رفتم سمت روهام و شيوا

شيوا:کثافت

من:خودتي عن خانوم

من روبه روهام گفتم:خجالت نميکشي توخرس گنده

روهام:رهاميزنم لهت ميکنماااا

من:جون ما؟؟

يه چشم غره رفت و چيزي نگفت شروينم اومدسمتون

تاروهام و ديدزد زيرخنده

romangram.com | @romangram_com