#بی_هوا_دلسپردم_پارت_40


الان باچايي ميدم بخورين

من:دمت گرم

مامان بعدچنددقيقه به هرکدوممون يه نصف کيک باچايي داد

منم تندتندميخوردم

آخرسرسرفم گرفت

مامان:مجبوري انقدتندبخوري يه قلوپ آب بخور

سريع آبي ک دستم بودو خوردم

آخيش داشتم خفه ميشدم نزديک بودجوون مرگ بشم که

کلافه شدم ديگه ، چقدراهش دوره ، روهامم که همش سرش توگوشيشه معلوم نيست چه غلطي ميکنه که 24 ساعته سرش تو اون لامصبه،

من:«بابا؟»

بابا:«جانم دخترم؟»

من:«چندساعت توراهيم؟»

بابا:«9,10ساعت ،چطورمگه؟ خسته شدي؟!»

من:«آره خيلي.»

بابا:«الهي ،‌ صبر کن يه ساعت ديگه هم، ميريم شام بخوريم.»

من:«چشم.»

romangram.com | @romangram_com