#بی_هوا_دلسپردم_پارت_34
ازجام بلندشدم گلاب به روتون دست به آب عملياتوانجام دادم اومدم بيرون
رفتم تواتاقم موهاموبالاسرم گوجه اي بستم لبمونگاکبوده يه برق لب زدم لبم رنگ و روبگيره
بعدم ازاتاق زدم بيرون رفتم اتاق ننه بابام درزدم ديدم کسي نيس بابارفته شرکت
مامانم حتماپايينه رفتم پايين ديدم کسي نيس وايعني کجارفته؟؟؟؟
رفتم آشپزخونه خيلي گرسنم بود
ديدم ميزصبحانه آمادس دمت گرم ننه جونم
يه کاغذم بالاميزبودرفتم ببينم چيه
مامان نوشته بود:سلام مادرصبحت بخيريعني ظهرت بخيرميدونم که تالنگ ظهرخوابي
من اومدم خياطي خونه اکرم خانوم ممکنه کارم طول بکشه
پس بي زحمت نهارو امروزتودرس کن
دستت دردنکنه مادرفعلا
کاغذوگذاشتم کنارورفتم پي صبحونه
چاييم که يخ کرده معلوم نيست کي صبحانه حاضرکرد
بيخيال چايي شدم دولقمه نون پنيرخوردم جون بگيرم بعدبرم نهاردرس کنم
ظرفاي صبحونه روجمع کردم شستم رفتم سمت يخچال خب چي درس کنم؟؟؟؟
خيلي وقته هوس قيمه کردم
romangram.com | @romangram_com