#بی_هوا_دلسپردم_پارت_116


ازبس کباب خوردم مردم بابا

ولي خبب بهترازگشنگيه باميل شروع به خوردن کردم

انقدخوردم دارم بالاميارم واي ننه

بزورخودم و جم و جورکردم به مامان گفتم ميرم دسشويي

انقدم اينجاباکلاس بودچپ راه ميرفتي مسخرت ميکردن

رسيدم به دسشويي سريع رفتم توخودموخالي کردم بعد پنج دقيقه اومدم بيرون

آخيش خداپدره اين مستراسازارو بيامرزه داشتم ميترکيدم

دستاموشستم و رفتم پيش خانواده گرامي

مامان:چقدديرکردي؟

من:اي بابادسشوييم ميريم بايدتايمشوبگيم کي ميايم

مامان يه چشم غره نثارم کردوچيزي نگفت

شيوا:لفتي پي پي کلدي؟

بااين حرفش بلندزدم زيرخنده خدانکشتت دخترآبروموبردي

به اضافه خانواده محترم که چشاشون گشادشده بودومارونگاه ميکردن بقيه غريبه هام کلشون سمت مابودکه به لطف خداکم کم ازفضولي دست کشيدن

زيرگوش شيواگفتم:الهي بترکي توآبروموبردي

شيوا:هنوجواب نداديا

romangram.com | @romangram_com