#بی_هوا_دلسپردم_پارت_100


رفتم دسشويي کاراي لازم و انجام دادم چندمشت آب ريختم روصورتم و رفتم تواتاق شيوا

موهامودورم ريختم بعدبه شيواگفتم:بااجازه و رفتم سمت لوازم آرايشش

آرايشموتمديدکردم ازعطرش زدم وگفتم:من آمادم ميرم پايين شربت بخورم تشنمه توهم زودبيا

شيوا:اوکي برواومدم

رفتم توآشپزخونه يه شربت آلبالوبراخودم درست کردم و باميل خوردم آخيش تشنم بود

شيوا:خب بريم؟

من:به به چه خوشگل کردي به خاله گفتي؟

شيوا:آره بدوتاديرنشد

سوارماشين ماشين شديم

شيواازحياط خونه رفت بيرون و به شدت گازداد

من:چته وحشي به کشتن ميديمون مثل آدم برون ترشيده

شيوا:هوف لال بمير

من:دختره چيزبه خاله چي گفتي؟

شيوا:گفتم ميرم خونه يکي ازدوستام دورهميه

من:اهوع

شيوا:حناق

romangram.com | @romangram_com