#بی_گناه_محکوم_شدیم_پارت_52
- نه
مرد با پوزخندی گفت :
- مشخص میشه
سری تکان داد ، آسمان تلاش می کرد تا اشک نریزد ، مرد پلیس باز ادامه داد
- جواهرات رو چکار کردین ؟
آسمان با چشمانی متعجب پرسید :
- جواهرات ؟
- آره خانم کوچولو
- من نمی دونم گردنبند چی شد
مرد پلیس تک خنده ای کرد و با تمسخر پرسید :
- فقط گردنبند رو نمی دونی چی شد ؟ پس بقیه رو می دونی ؟!
آسمان باچشمانی از حدقه بیرون آمده
- بقیه ؟
romangram.com | @romangram_com