#بناز_پارت_65
آرین : بگو دیگه
: من عاشق شدم
آرین شروع کرد به خندیدن
: زهر مار چرا می خندی
آرین : می دونی حرفت مثل چیه
: مثل چی
آرین : بگی گوسفندها پرواز می کنند
: چه ربطی داره
آرین : از نظر غیر ممکنیش دارم میگم
: برو بیرون همش مسخره ام می کنی ، برو بیرون دیگه هیچی بهت نمی گم .
آرین جدی شد و نشست : اون کیه بچه همین روستاست
: آره
آرین : چقدر میشناسمش
: خیلی
آرین : اون کیه
romangram.com | @romangram_com