#بگذار_آمين_دعايت_باشم_پارت_98
- آره ولي اون منو دوست نداره ، خودم يه بار شنيدم داشت با عمو وثوق دعوا ميكرد گفت " من صيامو هيچ وقت دوست ندارم ".
دلم كه ريش اين همه شباهت ميشه مينالم كه...
- شوخي كرده قربونت برم ، مگه ميشه بابايي بچشو دوست نداشته باشه ، همه مامان باباها عاشق بچشونن.
و چقدر امشب من دروغ ميگم.
- آمين ؟
- جان آمين ؟
- چون بابا تو رو دوست نداره و تو هم بابا رو دوست نداري من خيلي دوست دارم ، ديگه هم نميذارم بزنتت ، باهاش دعوا ميكنم.
- الهي قربونت برم من ، آدم كه با باباش دعوا نميكنه.
- تو هيچ وقت با بابات جنگ نكردي؟
منِ برده غلط ميكردم كه ميگفتم آخ ، دعوا كه پيشكش.
- من بابامو هميشه دوست داشتم ، اينقده مهربونه ، هميشه دوستم داشته ، بچه كه بودم ميرفتيم با هم پارك ، ميرفتيم سينما.
- من با بابام اينجاها نرفتم.
- من ميبرمت.
- راست ميگي؟
- هر وقت دلت گرفت دوتايي ميريم بيرون.
- بابا ميذاره ؟
romangram.com | @romangram_com