#بگذار_آمين_دعايت_باشم_پارت_72
- اگه فرشته عاشق نميشد به اين همه خوبي نميرسيد ، فرشته خوب تربيتت كرده ، همه چي تموم تربيتت كرده ، عادتت داده رو پا خودت وايسي ، مظلومي ولي بلدي گليم خودتو از آب بكشي بيرون.
- خاله؟
- جون خاله؟
- مامانم...
- داره تلفني با تيام حرف ميزنه ، فرشته كه غضب ميكنه همه حساب ميبرن.
- اون مردي كه ديروز منو به قصد مرگ زد شبيه آدمايي نيست كه بلد باشن تو زندگيشون حساب ببرن.
- فكر نكنم فرشته واسه عزيزش اون روشو نشون داده باشه.
ميخندم و در باز ميشه و وثوق نيش باز كرده مياد داخل و يه بشكن ناجور با تيپ و جذبش ميزنه و ميگه...
وثوق – فكر كنم فرشته خانوم بد زده كرك و پر اين پسره رو ريخته ، چون حضرت آقا دستور دادن آمين خانومو بفرستيم بلاد مادرشون.
لبخند نرم نرمك رو لبم مياد و ميره و دلم خوش اين مامان همه چي تموم ميشه.
*******
سرم روي پاهاشه و دلم كف دستش.
دستش لاي موهامه و آرمان كنار آتيش به راه انداختش بهم ميخنده.
- مامان؟
دستش نرم تر لاي موهام ميگرده و ميگم...
- دلم تنگت بود.
romangram.com | @romangram_com