#بگذار_آمين_دعايت_باشم_پارت_141

- خودخواهيه كه بگم ، ولي صيام به من بيشتر از مادر و پدر واقعيش عادت داره.

- صيام از شما نگفته بود.

- خب من و اون اوقات مردونه خاص خودمونو داريم ، اون از من جلوي خونواده تيام حرفي نميزنه.

- شما خودتون فرزندي ندارين ؟

- نه ، همسرم هم وقت بچه دار شدن نداره.

دكمه هاي تا وسط سينش باز روي مخه و نگاه به خود ميكشه.

- شما هم خودتونو كامل معرفي نكردين.

- مهرزاد هستم.

- تلافي بود ؟

- چي ؟

- نگفتن اسم كوچيكتون تلافي بود ؟

- نه به هيچ وجه ، اسمم آمينه.

- چه قشنگ ، ميتونم بگم يكي از فوق العاده ترين اسماييه كه تو عمرم شنيدم.

- شوخي ميكنين ؟

- ابدا .

با اومدن صيام و ديدن صميمتش با اون جناب زند خوش تيپ دلم قرص ميشه كه گاهي يكي براي اين بچه پدرونه هم خرج ميكنه.

صيام كه اسم جناب زند رو ميبره تازه ميفهمم اسم خاص آقا رو...

romangram.com | @romangram_com