#_به_من_بگو_لیلی_پارت_11
- که شروع کنید.
مرد پوزخندی زد و گفت: احتمالاً منظورتون اینه که قرار نیست امضا کنید!
- نه به این زودی ها. متاسفانه برخورد اول شما خودش همه ی سوظن های کمیسیون پزشکی رو تایید کرد.
مرد با شنیدن این جمله، سری تکون داد و به اطراف چشم چرخوند. نسیم از چشم هاش می خوند که قرار نیست این جلسه به گفتگوی طبیعی بگذره، اما تصمیم نداشت که به هیچ وجه جا بزنه. سکوت دوباره طولانی شد. نسیم همچنان منتظر نگاه می کرد. مرد به حرف اومد: مطب نقلی ای دارید. بد نیست ولی اگر جادارتر باشه بهتره.
- ...
- چند تا خیابون بالا تر!
- ...
- مریض های بیشتر... این روزها همه چیز وابسته به تبلیغاته.
- ...
- درست نمیگم؟
- بله درسته.
- خب؟
romangram.com | @romangram_com