#باورم_شکست_پارت_139
- الو امیر آراد کجایی؟
- دارم از شرکت میرم بیرون.
- کجا میری؟
- گاهی اوقات فکر می کنم من رو با متهمین اشتباه می گیری.
- علاقه ی زیاد خانمان سوزِ.
بار هم شروع کرده بود و اگر مجالش میداد تا خود شب حرف برای گفتن داشت.
- امیرآرمان شب می بینمت.
- امیرآراد شد یک دفعه به حرفهای من گوش بدی.
- اگر حرفی برای گفتن داشته باشی چرا که نه.
سکوتش نشان از تسلیمش بود. خداحافظی کرد و منتظر جوابش نماند و قطع کرد، به سمت ماشین رفت و ریموت را زد.
- میشه منو تا جایی برسونید؟
romangram.com | @romangram_com