#برزخ_اما_بهشت_پارت_81
- مادرم برایم نگران نباش، فقط دعا کن این طوفانی که ذهنم را آشفته کرده گذرا باشد ....
صدای رعنا که توی شلوغی تقریبا فریاد می زد توی گوشم پیچید:
- تو چقدر بدی، چرا لااقل یه نیم نگاه به این بی چاره نمی کنی؟
دست و پا می زدم که خودم را از قعر افکار تلخ بیرون بکشم، گیج نگاهش می کردم که دوباره با لبخند خم شد و توی گوشم گفت:
- این آهنگ بازم به افتخار شما بود، خانم! یک ساعته داریم بهش اصرار می کنیم، نخوند اما همین که شما تشریف ....
حرفش را قطع کردم و گفتم:
- رعنا.
خندید و گفت:
- هان؟
romangram.com | @romangram_com