#برزخ_اما_بهشت_پارت_72


- خانمتون؟

به سمت حسام برگشتم، ولی صدای دکتر دوباره حواسم را سر جایش آورد:

- قبلا باید توضیح بدم که در این مرحله هیچ چیز هنوز مشخص و صد در صد نیست، در حد حدس و گمانه و ما امیدواریم که به امید خدا حدس ما خطا باشه ....

روی صندلی تقریبا نیمخیز شدم و گفتم:

- ببخشین، می شه منظورتون رو واضح تر بگین.

دکتر عینکش را جابجا کرد و بعد نگاهی به هر دوی ما انداخت و دوباره به ورقه ها خیره شد و گفت:

- داشتم عرض می کردم که در این مرحله هیچی مشخص نیست، تا وقتی که نمونه برداری کنیم.

حسام هم حرف دکتر را قطع کرد و پرسید:


romangram.com | @romangram_com