#باران_بی_قرار_پارت_91


خندیدموگفتم:

_نتایج فضولیهاش توزندگی مردم

خندیدودستموبیشترتودستش فشرد

_کاش میتونستی برقصی

_خودمم خیلی دلم میخوادولی نمیشه بهاراکوچولواذیت میشه

دستشوگذاشت روشکمم وگفت:

_وقتی دخمل بابابه دنیابیاداینقدرباهم می رقصیم تاتلافی این چندوقت دربیاد

خندیدم ازته دل!

_فدای خنده هات...

_خدانکنه عشق من...راستی اگه تومیخوای بروبرقص عزیزم

دستشوروی صورتم کشیدوگفت:

_ من بدون توهیچ وقت نمی رقصم...هیچ وقت

لبخندتشکرآمیزی زدم

النازبازپریدوسط عاشقانه هامون:

romangram.com | @romangram_com