#باران_بی_قرار_پارت_75
_ سلام سوشا
_ سلام خانمی،خوبی عشقم؟چیزی شده؟
_ ممنون ،نه چیزی نیست زنگ زد...
بارانا_مامان ببین نقاشیم قشنگه؟
کلاله سری تکان دادوحرفش راازسرگرفت:
_زنگ زدم ببینم به مامانت ایناخبردادی یانه به سیناوسمیراچی؟
_ آره آره به همشون زنگ زدم ودعوتشون کردم برای شام خیالت راحت باشه خانمی
_خوبه منم به مامان اینازنگ زدم.راستی؟
بارانا_مامان؟
کناربارانانشست،گوشی رادست به دست کردوگفت:
_یه لحظه باران جان دارم باباباحرف میزنم وبعددوباره ادامه داد:
_ لیست اون چیزایی روکه نوشتم یادت نره تهیه کنی ها باشه سوشا؟
_ چشم چشم ،اون کوچولوی باباچی میگه اونورخط؟
_ هیچی بابا،داره نقاشیشوبهم نشون میده
romangram.com | @romangram_com