#باران_بی_قرار_پارت_1


مقدمه:



افسونگرچشمای من آی چشمای جادو

جادوگرگیسو

گیسوی توآرامش این دستای بی سو

آهای دخترآفتاب

شبهاکه موهات می ریزه روبالش مهتاب

بی تاب تواین پنجره باچشمای بی خواب

آهای ساعت بیدار

آهای ضربه ی تکرار

ازپرده می افته

گل نارنجیه خورشیدتواتاقم

صبح می رسه ومن

هنوزم منتظره یه اتفاقم

romangram.com | @romangram_com