#برایم_از_عشق_بگو_پارت_69

کنار دستمه مشتاقی بش بگم؟
نیکی و پرسش. به جان تو بوی ترشیدگی مون بلند شده. داداشت صوابم می کنه.
ترنج زیر لبی گقت: بچه پرو. و جوابش را فرستاد
پس خودت خواستی؟
آره بابا این بابابزرگم می فهمه ما طالب زیاد داریم.
بابابزرگ؟
همون عاشق سینه چاک. همه رو برق سه فاز می گیره ما رو باطری نیم قلمی یک و نیم ولت.
ترنج این بار بلند تر خندید و توجه ماکان را به خودش جلب کرد. ماکان با اعتراض گفت:
قرار بود بپیچونیش مثل اینکه. خودت که بد تر از اونی.
ترنج بی توجه به ماکان جواب داد:
پس اون خر زبون نفهمی که گیرش افتاده بودی همون بابابزرگه بود؟
آره دیگه الانم با این سهیل بی شعور دارن مثلا مخ منو می زنن. منم مثل این بچه ها مودبا سرم و انداختم پائین و دارم زیر میز اس ام اس بازی می کنم.
مگه کجاین؟

romangram.com | @romangram_com