#بچه_مثبت_پارت_130


- لامصب حلال زاده س!

نوشته بود:

" ملی موش بخوردت، چه با چادر ناناز شدی! تو و این غلطا؟ محاله. اگه ننت این جوری ببیندت سکته رو زده. راستی یه کم هوام رو داشته باش، منظورم بغل دستیته."

جوابش رو دادم.

" برو بمیر."

مائده دست به سینه نگاهم می کرد.

- هان؟

- من این جا بوقم دیگه.

چونش رو گرفتم و سرش رو این ور اون ور کردم و چشمام رو ریز کردم و گفتم:

- بدم نمی گیا، حالا بگو بوق.

دستش رو زد زیر دستم و گفت:

- وای ملی، یه کم جدی باش.

- بله، بفرمایید سرورم.

- قضیه ی این پسره چیه؟

- از تو خوشش اومده و می خواد تورت کنه.

- ملیسا؟

- هان؟ چیه؟ واقعیت رو گفتم خب.

- اون غلط کرده با تو!


romangram.com | @romangram_com