#آسانسور_پارت_178
-مگه نشنيدي كه مي گن ...پاي بيگ*ن*ا*ه تا پاي دار مي ره ولي بالاي دار نمي ره
مرواريد – منا؟
-جون دلم
مرواريد - الان مخت سرجاشه ...؟
-به گمونم
سكوت كرد..فهميدم كه دوباره حرف بي ربط زدم
خيلي جدي ..
- بازم تو حرف زدن گند زدنم؟
مرواريد - دقيقا
به خنده افتادم و رو به مرواريد :
- جان منا ...بيا و يه امشب رو... رقيبو تحمل كن.. بلكم يكم بخنديم
-به جون تو دلم مي خواد اذيتش كنم
مرواريد - چطور ..؟اونم تو خونه خاله اش
-تو بمون بقيه اش با من
مرواريد با قدماي سست رفت دوباره تمركيد و منم به عكسا خيره شدم كه ايدارو كنار خودم حس كردم
انگشتشو بلند كرد
romangram.com | @romangram_com