#آسانسور_پارت_137
-يعني اينكه تو از اون در اوج زشتي خوشت بياد و ايراداشو نبيني.... هر چقدرم زشت و بي ريخت باشه
مرواريد خواست بزنه و سط سرم ..كه نذاشتم
مرواريد- بيا ديگه و دوباره چشمكي بهم زد
سرمو با تاسف براش تكوني دادم ...
-باشه فقط ..... يه نصيحت....
- جلوي اين ياروخوشگله از اين چشمكا نزنيا.. كه از ترس در مي ره و پشت سرشو هم نگاه نمي ندازه
مرواريد- منا
خنديدم
- باشه ميام ..الان خيلي خسته ام ..مي خوام برم بخوام ..صبح بيدار شدي منم بيدار كن
راستي بچه ها نگفتن تاجيك درباره نبودن چيزي پرسيده يا نه
مرواريد- گفتن بهش گفتن كه حالت خوب نبوده امدي خونه
- خوبه دستشون درد نكنه ..وظيفه اشونو درست انجام دادن
romangram.com | @romangram_com