#آخته_پارت_133
- خب جون به لبم کردی یه چیزی بگو! آخه این چه مرضی بوده؟
-گفتم که مریض بودم چه نوعیش رو نمیدونم!
- چرا انقدر لاغر شدی؟ صورتت رو تو آینه نگاه کردی؟
-آره دیدم!
خواست سوال دیگری بپرسد که چشمانم را گشوده و صاف نشستم.
- بسه ریحان سرم رفت!
با اخم نگاهم کرد و گفت:
-میدونی نبودی و ازت بیخبر بودم چقدر برات گریه کردم؟ حتی چندبار مادر ترزا رو فرستادم خونتون.
- وظیفت بود. حالا این مادر ترزا کیه؟!
- خاک تو سر بیلیاقتت که بمیری هم این اخلاق گندت تغییر نمیکنه.
خندیدم سرد، سردتر از زمستان پیش رو!
romangram.com | @romangram_com