#آخرین_پناه_پارت_11
- چیزی شده؟
همه زدند زیر خنده ..بدبخت فکرکرد که چه سوتی داد... داشت ذوب میشد که پناه گفت:
- بالاخره لب تابتو میدی یانه؟؟؟؟ - چرا چرا؟؟؟
بلند شد وپناه هم پشت سرش بلند شد..اروین داخل اتاقش شد وپناه پشت سرش روی تختش نشست اروین لب تابشو به دستش داد وپناه گفت:
- فلش تم میدی؟؟ - بله نمیخوای بگی چیکار میخوای بکنی
پناه اول متعجب شد ولی سریع خودشو جمع کردو گفت:
- دوستم فیلم نمایشو فرستاده به ایمیلم منم فیلمومیریزم تو فلش میزنیم به تلوزیونتون بعد همه باهم میبینیم یس؟؟
- یس ..
پناه تمام کارایی رو که گفت انجام داد وبا اروین به سالن برگشتند فلش را به تلوزیون وصل کردند وهمه مشغول دیدن تئاتر شدند هنوز دیدن تئاتر تموم نشده بود که شروین با خنده وارد خونه شد وشروع به سرو صدا کردن،کرد که همه با هم گفتند :
- ساکت...
با تموم شدنه فیلم آروین پرسید:
- وا چرا دوتا نماینده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟..
پناه جواب داد:
- اخه کدوم پسری راضی میشه دختر نماینده اش بشه؟؟
اردوان گفت:
- خیلی هم دلشون بخواد دخترم به این گلی نماینده شون بشه - البته اینجوری بهتره مثلا دیگه لازم نیس اگه به یه پسر احتیاج داشتم من برم ازش بخوام یا پیداش کنم یا برعکس
- اینم یه حرفی
وآروین حرفش را تایید کرد پناه رو به شروین گفت:
romangram.com | @romangram_com