#آدم_دزدی_به_بهانه_عشق_پارت_43
خیلی مهربون بود ، آدم ناخود آکاه احساس آرامش میکرد از لحن حرف زدنش
خدایا منو ببخش که مجبورم دروغ بگم ولی مجبورم
- پدر و مادرم اصفهان زندگی میکنند ( اصفهان رو به ابن خاطر گفتم ، چون زیاد رفته بودم و اگه راجعبش ازم سوالی پرسیده میشد بلد بودم جواب بدم )
دانشجوی ترم آخر مهندسی برق الکترونیک دانشگاه آزادم ، با چند تا از دوستام تو یه خونه دانشجویی زندگی میکردیم . اونا یه ترم از من جلوتر بودن و ترم پیش درسشون تموم شد . این ترم ، راستش خانوادم به یک مشکل مالی برخورد کردن . بابام ورشکست شده.... نمیخواستم تو این موقعیت خرج اضافی روی دستشون بزارم به همین خاطر 2 ترم مرخصی گرفتم که هم یکم پس انداز کنم و خرج دانشگاهم رو در بیارم و هم بتونم م*س*تقل باشم رو پای خودم وایستم
پدر و مادرم راضی نبودن . کلی طول کشید تا راضیشون کنم . قرار شد اگر تونستم همین جا کار پیدا کنم و اگر نشد برگردم اصفهان . من ترجیح میدم همینجا بمونم . دنبال یه جای مطمئن میگشتم واسه کار ، آخه میدونید که واسه یه دخترخیلی سخته که بتونه کار خوب پیدا کنه که محیط خوبی هم داشته باشه . تا اینکه پسر عموم گفت با یکی از دوستای دوره دانشگاهش صحبت کرده و اون هم اینجا رو معرفی کرده . وقتی پسر عموم گفت دوستش و کاملا میشناسه و بهش اطمینان داره خیال پدر و مادرم هم راحت شد . حالا من اینجام تا اگر قابل بدونید در خدمت باشم
خدایا نفس بند اومد . چه جوری تونستم این همه دروغ پشت سر هم ردیف کنم . خدا منو ببخشه . چه سخنرانی طولانی هم کردم واسه خودم
- خواهش میکنم دخترم منو چای مادرت بدون ، واسه مشکل مالی پدر مادرت هم متاسفم . تو این مدت هر کمکی هم از دستم بر بیاد کوتاهی نمیکنم . تو هم اگر به مشکلی برخوردی بیا به خودم بگو.
- فکر کنم محمد جان راجع به دخترم حلما باهات صحبت کرده ؟
با ناراحتی گفتم :
- بله صحبت کردن ، خیلی ناراحت شدم ، واقعا متاسفم و بهتون تسلیت میگم
مریم جون در حالی که اشک تو چشماش جمع شده بود گفت : مرسی دخترم . راستش هنوز نتونستم نیود حلما رو باور کنم . روشا واسه ما خیلی عزیزه . تنها یادگاریه که از دخترم باقی مونده . دلم میخواد همه جوره مواظبش باشی . سن و سالی از من گذشته ، دیگه نمیتونم اون جوری که باید حواسم بهش باشه . پسرم هم سرش خیلی شلوغه . دلم میخواد تمام سعیت و بکنی
- چشم مریم جون ، قول میدم بهتون
- الان روشا خوابه و گرنه میاوردمش که ببینیش تا باهم آشنا هم بشین. از کی میتونی کارت و شروع بکنی ؟
- فکر میکنم فردا بعد از ظهر من بیتونم بیام اینجا
- خوبه دخترم .
- من دیگه برم مریم جون ، فردا خدمت میرسم
- خواهش میکنم عزیزم ، خوشحال شدم دیدمت . منتظرتم فردا
- مرسی ، خداحافظ
romangram.com | @romangram_com